لحظه ها می گذرند... آنچه بگذشت نمی آید باز قصه ای هست كه هرگز ديگر نتواند شد آغاز... صبح که بیدار شوی ......
برچسب : نویسنده : varagheroshanevaght7 بازدید : 23
وز دگر سو٬ خوشترین مرگ جهان٬
زانچه بینی٬ آشکارا و نهان-
رو به بالا و ز پستیها رها
خوشترین مرگیست، مرگ شعلهها...
محمدرضا شفیعی کدکنی
صبح که بیدار شوی ......برچسب : نویسنده : varagheroshanevaght7 بازدید : 132
نه از رومم، نه از زنگم
همان بیــرنگ بیــرنگم...
بیا بگشای
در بگشــــای
دلتنگـــــــــــــــم
صبح که بیدار شوی ......برچسب : نویسنده : varagheroshanevaght7 بازدید : 135
بر سرِ آن دار شوی بی بَر و بی بار شوی
نکند دام نهد؟خام شوی، رام شوی؟
نپَری جلد شوی،بی پر و بی بال شوی؟
نکند جام دهد؟کام دهد، ازلب خود وام دهد؟
در برت ساز زند، رقص کند،کافر و بی عار شوی؟
نکند مست شوی؟فارغ از این هست شوی؟
بعد آن کور شوی،کر شوی، شاعر و بیمار شوی؟
نکُنَد دل نکَنی،دل بکَنَد،بهرِ تو دِل دِل نَکُنَد؟
برود در بر یار دگری،صبح که بیدار شوی؟؟!
مولانا
صبح که بیدار شوی ......برچسب : نویسنده : varagheroshanevaght7 بازدید : 188