صبح که بیدار شوی ...

ساخت وبلاگ

لحظه ها می گذرند... آنچه بگذشت نمی آید باز قصه ای هست كه هرگز ديگر نتواند شد آغاز... صبح که بیدار شوی ......
ما را در سایت صبح که بیدار شوی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : varagheroshanevaght7 بازدید : 23 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 7:36

در میان گونه گونه مرگ‌ها
تلخ‌تر مرگی ست، مرگ برگ‌ها
زان که در هنگامه‌ی اوج و هبوط
تلخی مرگ‌ست با شرم سقوط...

وز دگر سو٬ خوش‌ترین مرگ جهان٬
زانچه بینی٬ آشکارا و نهان-
رو به بالا و ز پستی‌ها رها
خوش‌ترین مرگی‌ست، مرگ شعله‌ها...

محمدرضا شفیعی کدکنی

صبح که بیدار شوی ......
ما را در سایت صبح که بیدار شوی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : varagheroshanevaght7 بازدید : 132 تاريخ : شنبه 25 بهمن 1399 ساعت: 3:59

نه از رومم، نه از زنگم

همان بیــرنگ بیــرنگم...

بیا بگشای

در بگشــــای

دلتنگـــــــــــــــم

صبح که بیدار شوی ......
ما را در سایت صبح که بیدار شوی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : varagheroshanevaght7 بازدید : 135 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 20:59

گفتم ای دل، نروی؟خار شوی، زار شوی

بر سرِ آن دار شوی بی بَر و بی بار شوی

نکند دام نهد؟خام شوی، رام شوی؟

نپَری جلد شوی،بی پر و بی بال شوی؟

نکند جام دهد؟کام دهد، ازلب خود وام دهد؟

در برت ساز زند، رقص کند،کافر و بی عار شوی؟

نکند مست شوی؟فارغ از این هست شوی؟

بعد آن کور شوی،کر شوی، شاعر و بیمار شوی؟

نکُنَد دل نکَنی،دل بکَنَد،بهرِ تو دِل دِل نَکُنَد؟

برود در بر یار دگری،صبح که بیدار شوی؟؟!

مولانا

صبح که بیدار شوی ......
ما را در سایت صبح که بیدار شوی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : varagheroshanevaght7 بازدید : 188 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 0:16